.comment-link {margin-left:.6em;}

Be no one like mirror!

Monday, December 08, 2003

محتسب شيخ شد و فسق خود از ياد ببرد
قصه ماست كه بر هر سر بازار بماند
پاكي كودكي، از زبان ساده عشق، جمله دوستت دارم است. حيف كه آن نيز چون قطره اي اشك چكيد.
و شما مفلسان دل و دين باخته را در حرمان خود سوزاند. كه در طلب عشقي خدايي همتتان قاصر بود. پس نقد پاكي باختيد بي خبر كه كسي را سپر تير قضا نيست....هشدار كه روزي دست غيب بر سينه نامحرم زند.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home