.comment-link {margin-left:.6em;}

Be no one like mirror!

Saturday, February 08, 2003

چرا زودتر نيامدي؟چرا؟چرا؟
ديگر فرقي هم نمي کند!
اينجا سکوت هست.سکوتي جاويدان.سکوتي به عضمت کوهها!
اينجا در اغوش خروار ها خاک احساسي نهفته است!و موسيقي غم انگيزي که يادمان
روزگاريست غريب.روزگاري سرشار از مبارزه!مبارزه اي براي بودن!بودني براي
عشق ورزيدن.
روزي اشک مادري سياه پوش و داغدار بر اين زمين خواهد چکيد.و باز از اين خاک گلي خواهد
ساخت در خور انسانيتي فرا تر از اين خاک تيره!
چه تلخ گذشت!وچه زود همه چيز تمام شد!
حرفي از انصاف نيست!و چيزي براي از دست دادن!
نمي دانم چه کسي اينجا خواهد گريست؟!و نمي دانم جز پدري عزا دار چه کسي
افسوس خواهد خورد!
وتو به من بگو:
چرا زودتر نيامدي؟چرا؟چرا؟
ديگر فرقي هم نمي کند!
اينجا سکوت هست.سکوتي جاويدان.سکوتي به عضمت کوهها!

Friday, February 07, 2003

No news is the best news!!!!!!!!!!!!!!

هي اميد!زندگي شعار نيست.خودت رو پشت کلمات مخفي نکن...مبادا بين کلامت و عملت خيلي فرق باشه.
هي اميد! اينجا لغزشگاه بزگي هست. از اينجا بود که همه سقوط کردند.يادت باشه کلمات ارتفاع بلندي دارند.وقتي از روي اونها حرکت ميکني مواظب باش!
هي اميد!ساکت باش و حرفي نزن!مگر نخواندي داستان کسي را که سکوت کرد و نجات يافت؟!

Thursday, February 06, 2003

خوش به حا ل آ نا نكه نيا ز خود را به خدا احساس مي كنند.زيرا ملكوت آسمان از آن ايشان است
خوش به حال فروتنان زيرا ايشان مالك تمام جهان خواهندگشت
خوش به حال ماتم زدگان زيرا تسلي خواهند يافت
خوش به حال آنانكه مهربان وباگذشتند زيرا از ديگران گذشت خواهند ديد
خوش به حال پاك دلان زيرا خدا را خواهند ديد
خوش به حال آنانكه براي برقراري صلح در ميان مردم كوشش مي كنند زيرا ايشان فرزندان خدا ناميده خواهند شد
خوش به حال آنانكه به سبب نيك كردار بودن آزار مي بينند زيرا ايشان از بركات آسمان بهرمند خواهند شد
خوش به حال تشنگان عدالت زيرا سيراب خواهند شد
دشمنان خود را دوست بدا ريد و هر كه شما را لعنت كند براي او دعاي بركت و خير كنيد .به آناني كه از شما نفرت دارند نيكي كنيد و براي آنانيكه به شما نا سزا گويندوآزار رسانند دعاي خير نماييد
اگر فقط به آنانيكه شما را دوست ميدارند محبت كنيد چه برتري بر مردمان پست داريد زيرا ايشان نيز چنين مي كنند
اگر فقط با دوستان خود دوستي كنيد با كافران چه فرقي داريد زيرا ايشان نيز چنين مي كنند


انجيل متي باب 5 (مؤظه سر كوه )



......كه اي رهگذر آن سوي هست قصهء چيست؟