تقديم به همه آنهايي كه عاشقند
بيا به خواب من امشب نگار من تو كجايي؟
شود شبي به محبت كنار من تو درايي؟
خراب ديدن رويت، خمار باده عشقت
هواي وصل تو دارم نگوييم كه كجايي
نشسته ام به كناري به ياد روز وصالت
فغان ز سينه برآمد به ناله هاي جدايي
دلم به سان كبوتر به اشتياق تو پر زد
رسد به كوي تو آخر در آرزوي گدايي
به آن دمي كه بميرم، به شوق روي تو گريم
سحر به موييه عشقي و شب به تنهايي
سبو سبو تو به ساغر بريز باده مستي
كه مو به مو به تو گويم حديث شيدايي
بيا اميد من اكنون چو روزگار گذشته
دو دست خويش بر آور به التماس و دعايي

باهات موافقم! انتظار سخته

خيلي عمرمون طولانيه ساعتارو هم يه ساعت مي كشن جلو... واقعا آدم حرف دلشو به كي بزنه!؟

عيد همگي مبارك!
شب عيد است و يار از من چغندر پخته مي خواهد
خيالش مي رسد من گنج قارون زير سر دارم

از واقعه اي تو را خبر خواهم كرد
وان را به دو حرف مختصر خواهم كرد
با عشق تو در خاك نهان خواهم شد
با مهر تو سر ز خاك برخواهم كرد

فكر كنم اگه همين جوري پيش برم اين ميخچه لعنتي منو از لذت هستي محروم كنه

امروز آخرين روزي بود كه پدرم به سركار رفت! بعد از سي و هشت سال كار پر زحمتش. دوستش مي دارم به غايتي كه مي توان. ودر تمامي عمر عاجزم ازشكر گذاري نعمتش و قدر داني زحمتش! احساس دلتنگي و ياد گذشته با بغضي گلويم را مي فشارد.... برايش آرزوي رستگاري دارم كه هرچه دارم از اوست

ستمگرا! تفاوتي نمي بينم ميان دروغ و راستي كه همان اثر را دارد

گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نكته به نكته مو به مو
ساقي باقي از وفا.باده بده سبو سبو
مطرب خوش نواي را تازه به تازه گو به گو
از پي ديدن رخت همچو صبا فتاده ام
خانه به خانه در به در. كوچه به كوچه كو به كو
مي رود از فراق تو خون دل از دو ديده ام
دجله به دجله يم به يم.چشمه به چشمه جو به جو
مهر تو را دل حزين بافته بر قماش جان
رشته به رشته نخ به نخ. تا به تارو پو به پو
دور دهان تنگ تو. عارض عنبرين خطت
غنچه به غنچه گل به گل.لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو. صيد نموده مرغ دل
طبع به طبع و دل به دل.مهر به مهر و خو به خو
در دل خويش طاهره گشت و نجست جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا. پرده به پرده تو به تو
طاهره قرة العين

از واقعه اي تو را خبر خواهم كرد
وان را به دو حرف مختصر خواهم كرد