ــ هاي!! اونجوري كه تو آرام آرام راه مي روي فكر نكنم كه هيچ گاه به مقصد برسي!!
ــ آنچنان كه تو دوان دوان از مقصد دور مي شوي چي؟؟!!
ــ من از مقصد تو مي آيم. در آنجا چيزي نبود حالا هم مي دوم تا جبران اشتباهم را كرده باشم.
ــ واگر رسيدي و باز چيزي نيافتي؟؟
ــ خب حركت به سوي ديگري را آغاز خواهم كرد....
ــ واگر باز نرسيدي؟؟؟
ــ خب مــمــمــ ....
ــ مگر مي خواهي چقدر در راه باشي؟! تازه رسيدن شرط اول قدم است.
ــ تو بگو چكار كنم؟؟
ــ سخت آشفته و سرگرداني! به هر سو مي دوي به دنبال يك گم گشته! آرامشت را مي دهي تا در جوار او باز بيابيش.لحظه اي توقف در كارت نيست به اين سو آن سو مي روي ولي هميشه نرسيدن ميوه تلاشت است.وآخر مانند مجانين به گوشه اي خواهي افتاد وافسوس خواهي خورد كه........
ــ ادامه نده ...
ــ باشه من مي رم
ــ نه نه! به من بگو چكار كنم
ــ مي داني هرراهي مي تواند نهايت تو باشد فقط به يك شرط وآنهم اينكه ايمان داشته باشي! !!! همه راهها تو را به مقصد مي رساند مگر يك راه. آنهم راهيست كه در آن تنها مي روي!!! بدون ايمان! اگر ايمان داشته باشي مقصد همراه توست!!!!!!!!!
ــ ايمان؟؟؟ مـمـــمــ.. از كجا مي توان بدست آورد؟؟؟
ــ چه چيزي در تو نيروي حركت ايجاد مي كنه؟؟؟ چه چيزي باعث شده تا اين همه بجنگي؟؟
ــ شوق اينكه روزي خواهم رسيد!
ــ شوق رسيدن؟؟ رسيدن به چي؟؟
ــ نمي دانم!
ــ خب اين معناي يقين است.يقين به بودن بي آنكه بداني چيست!وايمان يعني
احساس آرامش بعد از اين يقين! عشق يعني نيروي حركت!و اميد يعني ديدن
چيزي كه با چشم ديده نمي شود... يقين! ايمان !عشق! اميد!....
ــ مي گذاري همسفرت شوم؟؟؟
ـــ من و تو خيلي وقته كه همسفريم!
ــ آنچنان كه تو دوان دوان از مقصد دور مي شوي چي؟؟!!
ــ من از مقصد تو مي آيم. در آنجا چيزي نبود حالا هم مي دوم تا جبران اشتباهم را كرده باشم.
ــ واگر رسيدي و باز چيزي نيافتي؟؟
ــ خب حركت به سوي ديگري را آغاز خواهم كرد....
ــ واگر باز نرسيدي؟؟؟
ــ خب مــمــمــ ....
ــ مگر مي خواهي چقدر در راه باشي؟! تازه رسيدن شرط اول قدم است.
ــ تو بگو چكار كنم؟؟
ــ سخت آشفته و سرگرداني! به هر سو مي دوي به دنبال يك گم گشته! آرامشت را مي دهي تا در جوار او باز بيابيش.لحظه اي توقف در كارت نيست به اين سو آن سو مي روي ولي هميشه نرسيدن ميوه تلاشت است.وآخر مانند مجانين به گوشه اي خواهي افتاد وافسوس خواهي خورد كه........
ــ ادامه نده ...
ــ باشه من مي رم
ــ نه نه! به من بگو چكار كنم
ــ مي داني هرراهي مي تواند نهايت تو باشد فقط به يك شرط وآنهم اينكه ايمان داشته باشي! !!! همه راهها تو را به مقصد مي رساند مگر يك راه. آنهم راهيست كه در آن تنها مي روي!!! بدون ايمان! اگر ايمان داشته باشي مقصد همراه توست!!!!!!!!!
ــ ايمان؟؟؟ مـمـــمــ.. از كجا مي توان بدست آورد؟؟؟
ــ چه چيزي در تو نيروي حركت ايجاد مي كنه؟؟؟ چه چيزي باعث شده تا اين همه بجنگي؟؟
ــ شوق اينكه روزي خواهم رسيد!
ــ شوق رسيدن؟؟ رسيدن به چي؟؟
ــ نمي دانم!
ــ خب اين معناي يقين است.يقين به بودن بي آنكه بداني چيست!وايمان يعني
احساس آرامش بعد از اين يقين! عشق يعني نيروي حركت!و اميد يعني ديدن
چيزي كه با چشم ديده نمي شود... يقين! ايمان !عشق! اميد!....
ــ مي گذاري همسفرت شوم؟؟؟
ـــ من و تو خيلي وقته كه همسفريم!