.comment-link {margin-left:.6em;}

Be no one like mirror!

Saturday, January 29, 2005

مي دوني ابله بودن يعني چي؟

احساس نمي كنم حالم خوب باشه
كجايي رفيق؟
مي ترسم نوشدارو باشي ولي بعد از مرگ سهراب

هر چقدر بيشتر خالص باشي وهر چقدر بيشتر خودت باشي اونهايي هم كه دورت جمع مي شوند با تو خالص تر و صاف ساده تر خواهند بود! هر چقدر بيشتر نقش بازي كني و خودت رو بهتر از اوني كه هستي نشون بدي اطرافيانت هم ناخودآگاه به اين كار كشيده مي شوند! اون وقت بعد از يك عمر زندگي مي فهمي كه چه كلاهي اونم به چه گشادي سرت رفته

Friday, January 28, 2005

مي خوام يه كتاب بنويسم به اسم" ابله ها" وپيشاپيش از همه كساني كه در نقش آفريني اين كتاب نفيس كمكم كردند و شخصيت هاي اونو شكل دادند تشكر مي كنم

به لحظه اي همه چيز فراموش مي شه! و تو باز در آغاز زندگي هستي

دوتا آدمو ديدم كه وقتي از كنارشون رد مي شدم حس آدم كوچولو بودن بهم دست داد! چقدر بزرگ شدند نه؟

چقدر آدمها فاسد و بي اخلاق شدند
...وقتي در خيا بان هاي اين شهر قدم مي زني دلت مي خواهد

Wednesday, January 26, 2005

اين روزها سالگرد كشتار يهودي ها توسط نيروهاي نازي در آشوايتس و جاهاي ديگه است.
چه چيزي انسان ها را نژاد پرست مي كنه؟ تا فكر كنند قوميتي كه به اون متعلقند بر تر از قوميت ساير انسانهاست. شايد فلسفه نيچه اي! فلسفه انسان برتر!
خيلي هم نبايد گول حرف هاي زيبا و احيانا به دل نشين رو خورد! چون شايد يكي از عادي ترين كار هاي هر فيلسوفي زيبا حرف زدنه