.comment-link {margin-left:.6em;}

Be no one like mirror!

Thursday, April 07, 2005

عينكم نيست
ولي
من در اين غربت ماتم زده بي عنيك
با سرود شادي
شادي از برگ درخت
شادي از بوي بهار
شادي از پر زدن پروانه
همه شب
صبح و غروب
روي قلب يك سرو
زير برگ يك كاج
روي چشم يك بوم
يا به روي رف تنهايي خويش
به تماشاي شما مي آيم
قصه ها مي گويم
كه بدانيم اين بار
نقاشي ماست
كه به ما مي نگرد
و از آن مي خورد افسوس،
كه چرا
لاي پستوي حسادت ها
يا به زير لگد انديشه
زندگي پيدا نيست

گويي هرچه دروغ بزرگتر باشد، احمق ها تعصب بيشتري روي آن دارند

Tuesday, April 05, 2005

كساني كه زندگي سخت تري دارند بيشتر از حس بودن و درك زندگي لذت مي برند